سرنوشت تلخ دخترک درپی تصمیم بیرحمانه پدر
تاریخ انتشار: ۲ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۴۸۶۲۵
مرد بیرحمی که به خاطر اختلاف میان همسر سوم و چهارمش، دختر خردسالش را در بیابانهای پاکدشت سربه نیست کرد.
با شکسته شدن حکم زندان، مرد بیرحم که متهم است به خاطر اختلاف میان همسر سوم و چهارمش، دختر خردسالش را در بیابانهای پاکدشت سربه نیست کرده، وی برای دومین بار در دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
هرچند با گذشت بیش از ۴ سال از این ماجرا پلیس هیچ ردی از دختر ۸ ساله به دست نیاورده است.
شکایت تلخ یک مادر
رسیدگی به این پرونده از خرداد سال ۹۸ با شکایت یک زن جوان آغاز شد.
وی که به پلیس آگاهی رفته بود مدعی شد همسرش بعد از جدایی از وی و ازدواج با زنی دیگر دختر خردسالش را سر به نیست کرده است.
سرنوشت ابهامآمیز بچه طلاق
این زن در تشریح ماجرا گفت: در سال ۸۷ با مردی به نام ناصر ازدواج کردم. او قبل از من دوبار ازدواج کرده و از همسرانش جدا شده بود که به خواستگاریام آمد. یک سال بعد از ازدواج صاحب دختری به نام سیما شدیم. وقتی دخترمان یکساله بود به خاطر اختلافهایی که با ناصر داشتم از هم جدا شدیم و سرپرستی سیما طبق قانون به من سپرده شد.
وقتی دخترم به سن ۷ سالگی رسید، ناصر از من خواست تا سرپرستی بچه را به او واگذار کنم، اما حاضر به این کار نشدم، چون میدانستم او برای چهارمین بار ازدواج کرده و نمیخواستم دخترم زیر دست نامادری بزرگ شود. اما همسر سابقم مرا تهدید کرد. او میگفت یا باید ۱۰۰ میلیون تومان پول به او بدهم یا دخترم را با خودش میبرد. چون پولی در بساط نداشتم چند روز بعد ناصر، سیما را از راه مدرسه تحویل گرفت و با خودش برد و از آن روز به بعد دیگر دخترم را ندیدم.
این زن در حالی که اشک میریخت، گفت: هربار با ناصر تماس میگرفتم و میخواستم با دخترم صحبت کنم او بهانهای میآورد. حالا مدتی است از دخترم بیخبرم و گمان میکنم همسر سابقم بلایی سر دخترم آورده است، به همین خاطر اجازه نمیدهد حتی صدای دخترم را بشنوم.
ادعای عجیب پدر
با این شکایت ناصر ۴۲ ساله تحت بازجویی قرار گرفت و مدعی شد دخترش را چند ماه قبل به مادرش تحویل داده و دیگر از او خبری ندارد.
فروش دخترک بیگناه
اظهارات ضد و نقیض این مرد شک پلیس را برانگیخت تا اینکه ناصر مدعی شد دخترش را در حوالی میدان شوش به یک مرد فروخته است. ولی وقتی پلیس به دروغگویی وی پی برد لب به بیان حقیقت گشود.
رها کردن سیما کوچولو در بیابان
این مرد گفت: وقتی دخترم را از همسرم گرفتم و او را به خانه بردم، همسر چهارمم مخالف نگهداری از دخترم بود. او از من خواست تا دخترم را به مادرش تحویل دهم، اما من راضی به این کار نبودم و قبول نکردم. همسرم به من فشار میآورد و دیگر روز خوش در خانه نداشتم. به همین خاطر به خیابان ناصرخسرو رفتم و قرصی خریدم. یک روز به بهانه تفریح دخترم را سوار موتورم کردم و با هم به بیابانهای پاکدشت رفتیم. در آنجا قرص را با آبمیوه به دخترم دادم. در راه بازگشت به تهران در منطقه خاورشهر متوجه شدم او بیهوش شده است به همین خاطر او را کنار جاده از موتور پیاده کردم و به خانه برگشتم و دیگر خبری از دخترم ندارم.
ردپای زن چهارم، پدر بیعاطفه
با اظهارات تکاندهنده پدر بیرحم، مأموران به بررسی مناطقی پرداختند که وی مدعی بود پیکر نیمه جان دخترش را آنجا رها کرده است، اما هیچ ردی از دختر بچه به دست نیامد.
با توجه به پیدا نشدن اثری از سیما کوچولو فرض قوی بر این شد که دخترک کشته شده باشد و حیوانات جسدش را خورده باشند.
به این ترتیب برای ناصر به اتهام قتل و برای همسر چهارمش به اتهام معاونت در این جرم کیفرخواست صادر شد و ناصر و همسر چهارمش در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کردند.
در دادگاه
در ابتدای جلسه پدر ناصر به جایگاه رفت و گفت: با اینکه در ابتدا اعلام گذشت کرده بودم، ولی حالا خواهان اشد مجازات برای پسرم، مادر سیما و همسر چهارم پسرم هستم. آنها همگی در ناپدید شدن نوهام مقصر هستند و باید به سزای کارشان برسند.
سپس مادر سیما روبه روی قضات ایستاد و گفت: من از ناصر و همسرش شکایت دارم و حاضر به مصالحه هم نیستم.
اتهام قتل پدر در سرنوشت سیما کوچولو
سپس ناصر روبه روی قضات ایستاد و گفت: باور کنید قصدم کشتن دخترم نبود. اگر فشارهای همسر چهارمم نبود هیچگاه دست به این کار نمیزدم.
زن چهارم ناصر نیز گفت: من از ناصر نخواستم بلایی سر دخترش بیاورد. فقط خواستم او را به مادرش تحویل دهد. من به او گفته بودم خودم فرزند دارم و نمیتوانم فرزند دیگری را بزرگ کنم.
دخترک شاید زنده باشد
در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و ناصر را به ۳ سال زندان و دیه محکوم کردند، اما این حکم در دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و شکسته شد و قضات عالی رتبه دیوان عالی کشور خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند تا شاید ردی از دختر کوچولو به دست بیاید.
محاکمه دوباره
ناصر بار دیگر در شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
در ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را خواند و گفت: پدربزرگ سیما که، ولی قهری وی است اعلام گذشت کرد.
سپس مادر سیما در حالی که اشک میریخت، گفت: در این سالها هیچ ردی از دخترم به دست نیامد و من نمیدانم چه بلایی سر جسدش آمده است، من برای شوهر سابقم اشد مجازات میخواهم.
وقتی ناصر روبه روی قضات ایستاد این بار منکر قتل دخترش شد. وی گفت: من اتهام قتل دخترم را قبول ندارم. زن سوم و چهارمم با هم اختلاف داشتند و مدام تلفنی با هم بحث میکردند. آنها هیچ کدام دست از سرم بر نمیداشتند. حضور دخترم هم اوضاع را بدتر کرده بود. به همین خاطر او را به پاکدشت بردم و به او قرص خوراندم. اما من دیگر از سرنوشت او اطلاعی ندارم و نمیدانم زنده یا مرده است؟! من نمیخواستم دخترم را بکشم. فقط به او قرص خوراندم تا بیهوش شود. در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رأی صادر کنند.
منبع: پول نیوز
کلیدواژه: کیفرخواست دادگاه پدر دخترخردسال دیوان عالی کشور همین خاطر ردی از دختر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.poolnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پول نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۴۸۶۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرمربی لیگ برتری؛ دخترم میگوید این بازی را ببازید
به گزارش همشهری آنلاین، محمود شجاعی دستیار مسعود شجاعی در کادر فنی هوادار درباره دیدار روز آینده برابر صنعت نفت آینده که تیم شهرش هم به شمار میرود، احساسی حرفهایش را آغاز کرد و گفت: درباره صنعت نفت صحبت کردن سخت است. زادگاه خودم است و سالها در آن زندگی کردهام. امیدوارم روزی برسد که مسئولین وزارت نفت از کج سلیقگیهایشان دست بردارند. امیدوارم قانون عوض شود و شرایطی برای این تیم قدیمی فراهم بشود که هر سال با مشکلات مالی دست به گریبان نشوند و کارشان به اما و اگر کشیده نشود.
او سپس درباره شرایط فنی مسابقه هم صحبت کرد و گفت: هفته گذشته بازی جام حذفی را بردیم و تمرینات خیلی خوبی را پشت سر گذاشتیم. امیدوارم شرایط روحی و فنی تمرین به روز مسابقه انتقال پیدا کند و بتوانیم سه امتیاز را کسب کنیم.
مربی تیم فوتبال هوادار سپس درخواستی را از مسئولان فدراسیون مطرح کرد: از کمیته داوران و مسئولان برگزاری سازمان لیگ تمنا میکنیم که در چیدمان داوری دقت بیشتری داشته باشند. هفته گذشته بازی با پیکان کارشناسان داوری گفتند که گل دوم این تیم اول خطا بوده و بعد در شرایط آفساید به ثمر رسیده است. با این حال نه حرفی زدیم و نه بیانیه دادیم و قبول کردیم اشتباهات وجود دارد. امیدواریم اشتباهات عامدانه نباشد تا خدایی ناکرده برخی تیمها از این بابت متضرر شوند.
خبرنگاری از شجاعی درباره احتمال شکست صنعت نفت آبادان و شرایط احساسی او مقابل تیم شهرش پرسید و او درواکنش به آن گفت: نمیدانم. آدم در برخی موارد احساسی میشود. من دختر دارم. دو سه روز هست که میگوید میشود این بازی را ببازید. به او گفتم نمیشود. ورزش است. درست است که تیم زادگاه ما است ولی ما از باشگاه دیگری پول میگیریم و باید عرق داشته باشیم. جبر زمانه است که در این تایم و در این تاریخ به تیم زادگاهمان خوردیم. نمیتوان کاری کرد و امیدواریم هر تیمی بهتر باشد، نتیجه بگیرد.
کد خبر 848335 منبع: ورزش سه برچسبها ویژه ورزشی باشگاه صنعت نفت آبادان